کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَبْعَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] sab' هفت.
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: اَسبُع و سِباع و سُبُوع] [قدیمی] sabo' جانور درنده؛ دد.
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: اَسباع] [قدیمی] sob' هفتیک؛ یکهفتم از چیزی.
-
هفت سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] haftsob' تمام قرآن مجید. Δ در قدیم قرآن را برای هفتروز هفته هفت قسمت کرده و هر روز قسمتی از آن را میخواندند: ◻︎ اگر خود هفتسبع از بر بخوانی / چو آشفتی الف بی تی ندانی (سعدی: ۱۳۵).
-
سبع المثانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sab'olmasāni سورۀ فاتحه که هفت آیه است.
-
واژههای همآوا
-
سبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سبَٲ] sabā سیوچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۴ آیه؛ داود.
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] sab' هفت.
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: اَسبُع و سِباع و سُبُوع] [قدیمی] sabo' جانور درنده؛ دد.
-
سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: اَسباع] [قدیمی] sob' هفتیک؛ یکهفتم از چیزی.
-
صبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ دبور] sabā ۱. بادی که از سمت مشرق میوزد؛ باد برین: ◻︎ بر این خاک چندان صبا بگذرد / که هر ذره از ما به جایی برد (سعدی۱: ۱۸۸)، ◻︎ آن حلهای که ابر مر او را همیتنید / باد صبا بیامد و آن حله بردرید (منوچهری: ۱۸۳).۲. [مجاز] پیامآور ...
-
صبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: صبیٰ] [قدیمی] sebā کودکی.
-
جستوجو در متن
-
سباع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سَبُع و سَبَع و سُبْع] [قدیمی] sebā' = سَبُع
-
سبعین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sab'in هفتاد: ◻︎ ظَهر و بطن است و بطن بطن یقین / همچنین تا به سبع یا سبعین (جامی۱: ۱۴۵).