کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سواحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سواحل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ساحل] (جغرافیا) savāhel = ساحل
-
جستوجو در متن
-
کهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kahur از درختان گرمسیری که در سواحل خلیج فارس میروید و چوب آن در ساختن بعضی اشیای چوبی به کار میرود.
-
افیقطس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) 'afiqatos گیاهی با شاخههای باریک، برگهای پهن، تخمهای شبیه تخم شلغم، ریشه کلفت و سفید که در سواحل دریاها و جویبارها و بیشتر در مصر میروید.
-
خزر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xazar طایفهای از اقوام آریایی که در قدیم در ترکستان و سواحل غربی دریای خزر به سر میبردند و از سال ۶۰۰ تا ۹۵۰ میلادی در قسمت جنوب غربی قفقازیه دارای حکومت و قدرت بودهاند. مذهب آنها مسیحیت بوده. گروههایی از آنها به مذهب یهود و اسلام گرویدند...
-
قرقاول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) qarqāvol پرندهای حلالگوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا میشود. نر آن دمدراز و پرهای خوشرنگ و زیبا دارد. مادۀ آن کوچکتر و دمش کوتاه است. در جنگلها و مزارع بهسر میبرد. مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست میکند و ده تخم می...