کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگلاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنگلاخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sanglāx زمینی که در آن پارهسنگ و سنگریزه فراوان باشد؛ زمین پرسنگ؛ سنگستان.
-
جستوجو در متن
-
سنگستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sangestān زمینی که در آن سنگ بسیار باشد؛ سنگلاخ.
-
سنگناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sangnāk سنگلاخ؛ زمین پرسنگ.
-
خارمهک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xārmahak گیاهی که در زمینهای سنگلاخ میروید و در طب سنتی از آن برای شکستهبندی استفاده میکردند.
-
الوج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'aluj گیاهی خشن و درشت، با گلهای کبود، و تخمهای سیاه که در سنگلاخها میروید.
-
لاخ
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) lāx دلالت بر وفور چیزی در جایی میکند: سنگلاخ، دیولاخ، اهرمنلاخ، نمکلاخ.
-
شخسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šaxsār ۱. زمین سخت و ناهموار.۲. زمین سخت در دامن کوه؛ سنگلاخ.
-
زراغنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹زاراغنگ، زارغنگ، زراغن› [قدیمی] zarāqang زمین سخت؛ ریگزار: ◻︎ زمین زراغنگ و راه درازش / همه سنگلاخ و همه شوره یکسر (عسجدی: ۳۸).
-
کمادریوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] ‹قامادریوس، خامادریوس› (زیستشناسی) [قدیمی] kamādaryus گیاهی با برگهای ریز شبیه برگ بلوط، طعم بسیارتلخ، گلهای ریز و بنفش، و ریشۀ ارغوانیرنگ که بیشتر در سنگلاخها میروید؛ بلوطالارض.