کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنباده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنباده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سمباده، سباده، سمباره› sombāde ۱. تکۀ کاغذ یا پارچه با سطح زبر که بیشتر در کارهای نجاری و نقاشی برای ساییدن چوب و تخته به کار میرود.۲. آلومینی بهصورت ذرات و به رنگهای سیاه، خاکستری، یا سرخ و بسیار سخت که در اسید حل نشده، در حرارت هم ذوب نمی...
-
جستوجو در متن
-
سمباده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sombāde = سنباده
-
سنباندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹سنبانیدن› [قدیمی] sombāndan سنبیدن؛ سفتن؛ سوراخ کردن: ◻︎ وگر فغفور چینی را دهد منشور دربانی / به سنباده حروفش را بسنباند در احداقش (منوچهری: ۵۸).