کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سماء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
سماع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] samā' ۱. (تصوف) شرکت دستهجمعی در ترانهخوانی و پایکوبی؛ آوازخوانی؛ پایکوبی؛ دستافشانی؛ وجد و سرور.۲. [قدیمی] شنوایی.۳. (اسم) [قدیمی] آواز خوش؛ غنا؛ سرود.۴. [قدیمی] شنیدن؛ شنودن.〈 سماع طبیعی: (فلسفه) [قدیمی] قسمتی از حکمت ...
-
جستوجو در متن
-
ذات البروج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی (= دارای برجها)] [قدیمی] zātolboruj فلک هشتم که بروج دوازدهگانه (از حمل تا حوت) را در آن فرض کردهاند و آفتاب در هر ماه از ماههای خورشیدی در یکی از این بروج جا دارد؛ سماء ذاتالروج؛ کرسی.