کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sarand نوعی غربال سیمی که برای بیختن خاک و شن به کار میرود.〈 سرند کردن: (مصدر متعدی) بیختن خاک و شن یا چیز دیگر با سرند.
-
سرند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] serend ۱. حلقه و ریسمانی که زیر خاک کنند و بهوسیلۀ آن انسان یا حیوانی را به دام بیندازند.۲. فنیّ که یکی پای خود را به پای دیگری بند کند و او را به زمین بزند.