کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرمایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرمایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sarmāye ۱. (اقتصاد) پول یا کالایی که اساس کسب و تجارت قرار بدهند.۲. (اقتصاد) پولی که در اصل به بهای چیزی داده شده که هرگاه بیشتر از آن فروخته شود، مبلغ اضافی سود خواهد بود.۳. دارایی و ثروت و آنچه کسی از نقد و جنس دارد.۴. [مجاز] اصل و مایۀ چیزی.
-
واژههای مشابه
-
سرمایه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) sarmāyedār دارای سرمایه؛ صاحب سرمایه؛ پولدار؛ ثروتمند.
-
سرمایه داری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) sarmāyedāri سرمایه داشتن؛ سرمایهدار بودن.
-
جستوجو در متن
-
ام الفساد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] ‹امالمفاسد› [مجاز] 'ommolfe(a)sād سرمایۀ تباهی و تباهکاری.
-
بی بضاعت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bibezā'at بیسرمایه؛ تهیدست؛ فقیر.
-
دست مایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] dastmāye پولی که با آن کسب و تجارت کنند؛ سرمایه.
-
راس المال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ra'solmāl ۱. [عامیانه] اصل پولی که به بهای کالایی داده میشود.۲. [قدیمی] اصل مال؛ سرمایه؛ اصل سرمایه.
-
ارتاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'ortāq کسی که با سرمایۀ دیگری تجارت و سوداگری میکرد و در سود او شریک بود.
-
مایه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) māyedār سرمایهدار؛ مالدار؛ آنکه مایه و بضاعتی دارد.
-
بورژوازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bourgeoisie] buržuvāzi ۱. (اقتصاد) نظام مبتنی بر تولید، که در آن صاحبان سرمایه، با در دست داشتن ابزار تولید و بهرهگیری از نیروی کارگران به انباشت سرمایه میپردازند؛ طبقۀ بین اشراف و طبقۀ سوم.۲. (سیاسی) در مارکسیسم، طبقۀ صاحب قدرت و س...
-
بضاعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بضاعة، جمع: بضایع] bezā'at ۱. سرمایه؛ دارایی.۲. مالی که با آن تجارت کنند؛ کالای بازرگانی.
-
کاپیتالیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: capitaliste] kāpitālist ۱. سرمایهدار.۲. (جامعهشناسی) طرفدار کاپیتالیسم.
-
تنخواه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tanxāh ۱. پول نقد.۲. سرمایه.۳. متاع؛ کالا.