کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sarm = کَنگر
-
سرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] seram تکۀ چرمی که پشت آن را تراشیده باشند؛ تسمه؛ دوال.
-
سرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sérum] (پزشکی) serom محلول آبمقطر حاوی موادی مانند املاح، ویتامین، و مانند آن که برای تغذیه یا درمان به بیمار تزریق میشود.
-
واژههای مشابه
-
سرم دست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] seramdast کسی که از بسیاری کار کردن دستش پینه بسته باشد.
-
واژههای همآوا
-
ثرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] (ادبی) sarm در عروض، اجتماع خرم و قبض، یعنی «فا» و «نون» فعولن را ساقط کنند که عول باقی بماند و فاع بهجایش بگذارند و آن را اثرم گویند.
-
جستوجو در متن
-
سروتراپی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: sérothérapie] (پزشکی) serot[e]rāpi تزریق سرم جهت معالجه یا جلوگیری از بیماری؛ سرمدرمانی.
-
سروم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sérum] (پزشکی) serom = سَرُم
-
آلبومین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: albumine] (زیستشناسی) 'ālbomin پروتئین محلول در آب، به رنگ زرد که در سفیدۀ تخممرغ، سرم خون، شیر و بسیاری از بافتهای نباتی و حیوانی وجود دارد.
-
بازآمدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) bāz[']āmadan دوباره آمدن؛ برگشتن؛ به جای خود برگشتن: ◻︎ اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید / عمر بگذشته به پیرانهسرم بازآید (حافظ: ۴۸۰).
-
آنافیلاکسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anaphylaxie] (پزشکی) 'ānāfilāksi حالت حساسیت شدید که به سبب ورود یک پروتئین خارجی در بدن در موقع تزریق واکسن و سرم در بدن بروز میکند و پس از چند روز واکنش شدید و خطرناک ایجاد میشود.
-
بستو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بستک، بشتک، بستوغه› [قدیمی] bastu ۱. سبو؛ کوزۀ سفالی.۲. کوزۀ روغن: ◻︎ چو گردون با دلم تا کی کنی حرب / به بستوی تهی میکن سرم چرب (نظامی۲: ۲۷۵).
-
کهیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) kahir عارضهای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرمهای تزریقی، یا داروها بهطور ناگهانی بهصورت برآمدگیهای سرخرنگ و خارشدار در پوست بدن ظاهر میشود.