کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرراهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرراهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی) [عامیانه] sar[e]rāhi ۱. پولی که قبل از مسافرت به مسافر میدهد.۲. (صفت نسبی) کودک نوزاد که او را کنار راه بگذارند تا دیگری ببرد.
-
جستوجو در متن
-
لقیط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] laqit ۱. (فقه) بچهای که کنار راه بگذارند و دیگری او را بردارد؛ بچۀ سرراهی.۲. [قدیمی] آنچه از زمین برچینند یا بردارند.