کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سردرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) sardard دردی که در سر پیدا شود؛ درد سر.
-
جستوجو در متن
-
صداع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sodā' ۱. [مجاز] زحمت؛ دردسر.۲. (پزشکی) سردرد.
-
بهارنارنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bahārnārenj شکوفۀ سفید و معطر درخت نارنج که عرق آن را میگیرند و برای تسکین اعصاب، سردرد، و دلدرد نافع است.
-
کم خونی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) kamxuni بیماری ناشی از کم شدن گلبولهای قرمز خون که با عوارضی مانند رنگپریدگی، سردرد، و اختلال دستگاه گوارش همراه است.
-
سینوزیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sinusite] (پزشکی) sino(u)zit التهاب و عفونت حفرههای استخوانی اطراف بینی که باعث تورم حفرههای استخوانی پیشانی و گونهها و سردرد شدید میگردد.
-
مننژیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: méningite] (پزشکی) menanžit ورم و التهاب پردههای مغز با علائمی چون تب، سردرد شدید، استفراغ، و سفتی گردن که عدم توجه به موقع باعث مرگ میشود.
-
اورمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: urémie] (پزشکی) 'uremi بیماریای که بهواسطۀ اختلال عمل کلیهها و زیاد شدن مقدار اورۀ خون تولید میگردد و عوارض آن تهوع، سردرد، بیاشتهایی، خوابآلودگی، کدورت دید، تشنج، و اغما است.
-
تیفوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: typhus] (پزشکی) tifus بیماری واگیردار که بهوسیلۀ نیش حشراتی مانند شپش منتقل میشود و با کوفتگی اعضا، سردرد، کمردرد، سرگیجه، تهوع، هذیان، پریشانی حواس، و تب شدید همراه است.
-
آنفلوانزا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: influenza] ‹انفلوانزا› (پزشکی) 'ānfo(e)lānzā بیماری ویروسی واگیردار حاد دستگاه تنفسی که با عوارضی مانندِ التهاب مخاط بینی، حلق، تب، سرفه، درد پهلو، سینهدرد، سردرد، درد عضلانی و استخوانها بهخصوص دست، پا، و کمر بروز میکند.
-
خمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] xomār ۱. سردرد و کسالتی که پس از برطرف شدن کیف شراب در انسان پیدا میشود؛ حالت بعد از مستی.۲. (صفت) کسی که به حالت خماری دچار شده باشد؛ مخمور.۳. (صفت) ویژگی چشمی که حالت خماری در آن نمایان باشد.
-
تولارمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tularémie] (پزشکی) to(u)lāremi بیماری جوندگان مانند خرگوش، که از طریق نیش حشرات منتقل میشود و انسان در اثر تماس با حیوان مریض یا خوردن گوشت آن مبتلا میشود. از علائم آن، بروز دمل در محل دخول میکروب، ورم غدد لنفی، کاهش وزن، سردرد، تب،...
-
آنژین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: angine] (پزشکی) 'ānžin نوعی بیماری که با درد، ورم گلو، سرخشدن و تورم لوزهها، زکام، سردرد شدید، تب، درد استخوان، و کوفتگی بدن همراه است.〈 آنژین صدری: (پزشکی) حملۀ شدید و موقتی قلبی به سبب نرسیدن خون به عضلات قلب در هنگام هیج...
-
جذام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) jozām بیماری عفونی مزمن که از علائم آن کمخونی، خستگی زیاد، سردرد، اختلال در دستگاه تنفس و دستگاه گوارش، درد مفاصل، تب، زکام، و خونریزی از بینی میباشد. گاهی مادۀ متعفنی از بینی خارج میشود، موهای پلک و ابروها میریزد، لکههایی د...