کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجده بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سجده گاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] sa(o,e)jdegāh ۱. جای سجده کردن.۲. محل عبادت.۳. مسجد.
-
سجده گزار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sa(o,e)jdegozār سجدهگزارنده؛ کسی که سجده کند.
-
جستوجو در متن
-
نماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: namač] namāz ۱. (فقه) عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که شامل اقامه و حمد و سوره و ذکر تسبیحات واجبئ است و پنج بار در شبانهروز به جا میآورند.۲. (اسم مصدر) پرستش؛ نیاز؛ سجود؛ بندگی و اطاعت.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] تعظیم کردن در مقابل کسی.&lan...