کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجادة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سجاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سجّادَة] sajjāde پارچه یا فرشی که روی آن نماز بخوانند؛ جانماز.
-
جستوجو در متن
-
تشلیخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ تسبیح] [قدیمی] tašlix سجاده؛ جانماز.
-
جانماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) jānamāz پارچۀ کوچکی که که در آن مُهر و تسبیح میگذارند و هنگام خواندن نماز پیش روی خود پهن میکنند؛ سجاده.〈 جانماز آب کشیدن: [مجاز] زهد و تقوا نشان دادن و اظهار دینداری کردن.
-
استخاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استخارَة] 'estexāre ۱. تفٲل با قرآن، تسبیح، و مانندِ آن برای اقدام به کاری که در آن تردید داشته باشند: ◻︎ هر گه که دل به عشق دهی خوشدمی بُوَد / در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست (حافظ: ۱۶۲).۲. طلب خیر و نیکویی کردن.〈 استخار...