کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستیزه جو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ستیزه جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹ستیزهجوی› setizeju ۱. جنگجو.۲. سرکش.۳. ناسازگار.۴. لجوج.
-
واژههای مشابه
-
ستیزه جویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) setizejuy(')i ۱. جنگجویی.۲. سرکشی.۳. ناسازگاری.
-
ستیزه خو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ستیزهخوی› setizexu ۱. لجوج.۲. سرکش.۳. ناسازگار.
-
ستیزه کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] setizekār = ستیزکار
-
ستیزه گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] setizegar = ستیزگر
-
جستوجو در متن
-
پرخاش جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹پرخاشجوی› [قدیمی] parxāšju جنگجو؛ ستیزهجو؛ جنگاور: ◻︎ به کشتیّ و نخچیر و آماج و گوی / دلاور شود مرد پرخاشجوی (سعدی۱: ۷۵).
-
عربده جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹عربدهجوی› [قدیمی] 'arbadeju ۱. ستیزهجو؛ جنگجو.۲. آشوبطلب؛ آنکه نعره و فریاد میزند و آشوب برپا میکند.