کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستون جلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چل ستون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] čelsotun چهلستون
-
چهل ستون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹چلستون› čehelsotun ۱. عمارتی که چهلستون داشته باشد.۲. [مجاز] بنایی که ستونهای بسیار داشته باشد.
-
جستوجو در متن
-
دنده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dande ۱. ‹دند› (زیستشناسی) هریک از دوازده استخوان قوسیشکل که از ستون مهرهها بهطرف جلو و به سمت جناغ سینه کشیده شده و قفس سینه را تشکیل میدهند.۲. هریک از دندانههای چرخ یا میلۀ دندانهدار ماشین.
-
ستاوند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ستافند› sotavand بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستونهایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند؛ ایوان؛ بالاخانه؛ رواق؛ صفه؛ ستاویز؛ ستاوین: ◻︎ جهان جای بقا نیست به آسانی بگذار / به ایوان چه بری رنج و به کاخ و به ستاوند (طیان: شاعران...