کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبب ساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبب ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sababsāz سازندۀ سبب؛ به وجودآورندۀ سبب.
-
واژههای مشابه
-
سبب سازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] sababsāzi ساختن سبب؛ ایجاد وسیله؛ عمل سببساز.
-
سبب سوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sababsuzi نابود کردن سبب: ◻︎ در سببسوزیش من سوداییم / در خیالاتش چو سوفسطاییم (مولوی: ۵۶).
-
جستوجو در متن
-
وسیله ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] vasilesāz وسیلهسازنده؛ سببساز.
-
اسباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سبب] 'asbāb ۱. لوازم؛ ساز و برگها؛ وسایل: اسباب خانه، اسباب سفر.۲. امکانات؛ لوازم مورد نیاز.۳. = سبب۴. [قدیمی] ثروت.