کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: salon] sālon تالار بزرگ برای پذیرایی یا نشان دادن فیلم یا آثار هنری یا تئاتر یا کنسرت؛ اتاق بزرگ.
-
جستوجو در متن
-
تالار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tālār اتاق بزرگ؛ سالن.
-
سن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: scéne] (هنر) sen در تئاتر، قسمتی از سالن که در آنجا نمایش اجرا میشود؛ صحنۀ نمایش.
-
دانسینگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: dancing] dānsing سالن یا مکان رقص دستهجمعی زنان و مردان.
-
دفیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: défilé] defile ۱. حرکت نمایشی مانکنها در سالن های نمایش لباس.۲. [منسوخ] رژه.
-
سوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سوکه› sule ساختمانی با محوطۀ باز بسیاربزرگ که بیشتر بهعنوان انبار، کارگاه، یا سالن ورزش از آن استفاده میشود.
-
بالکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: balcon] bālkon ۱. ایوان نردهدار کوچک جلو ساختمان.۲. سالن فوقانی در سینما، تئاتر، یا مجالس قانونگذاری که مشرف به طبقۀ پایین است.