کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: سُلاّب] [قدیمی] sāleb ۱. سلبکننده؛ رباینده.۲. برهنهکننده یا پوستکنندۀ چیزی.
-
واژههای همآوا
-
ثعلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) sa'lab ۱. گیاهی با برگهای پَهن، گلهای خوشهای صورتی یا سفید، و ریشهای غدهای؛ ارکیده.۲. غدۀ زیرزمینی این گیاه در تهیۀ بعضی غذاها و شیرینیها به کار میرود؛ خصیالثعلب؛ خصیةالثعلب.۳. [جمع: ثعالب] [قدیمی] روباه.
-
جستوجو در متن
-
سالبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: سالبَة، مقابلِ موجبه، مؤنثِ سالب، جمع: سالِبات و سَوالِب] sālebe ۱. (منطق) جملۀ منفیه.۲. [قدیمی] = سالب〈 سالبهٴ جزئیه: (منطق) جملهای که در آن نفی بعض باشد مثل بعض الحیوان لیس بانسان (بعضی از جانوران انسان نیستند).〈 سالبهٴ کلیه...