کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساز کمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پرخاش ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] parxāšsāz آمادۀ جنگ؛ پرخاشجو: ◻︎ به صید هزبران پرخاشساز / کمند اژدهای دهن کرده باز (سعدی۱: ۱۳۸).
-
پول ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [یونانی. فارسی] pulsāz ۱. آنکه از کار یا هنرش پول بسیار بهدست آید.۲. پولسازنده.
-
زمانه ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] zamānesāz سازگار با روزگار؛ کسی که با اوضاع و احوال روزگار میسازد و شکایت نمیکند.
-
ساعت ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sā'atsāz ۱. آنکه ساعت بسازد؛ سازندۀ ساعت.۲. کسی که ساعت را تعمیر کند.
-
راست ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹راستسازنده› [قدیمی] rāstsāz راستکننده.
-
رزم ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] razmsāz جنگجو؛ رزمسازنده.
-
شراب ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] šarābsāz سازندۀ شراب؛ کسی که شراب میسازد؛ آنکه شراب میاندازد؛ کسی که از انگور یا چیز دیگر شراب تهیه میکند و میفروشد.
-
نغمه ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] naqmesāz نغمهسازنده؛ آهنگساز؛ نغمهپرداز.
-
وسیله ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] vasilesāz وسیلهسازنده؛ سببساز.
-
تازه ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tāzesāz نوساز؛ نوساختهشده.
-
سبب ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sababsāz سازندۀ سبب؛ به وجودآورندۀ سبب.
-
صحنه ساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] (سینما، تئاتر) sahnesāz سازندۀ صحنه؛ کسی که صحنه را برای نمایش آماده سازد.
-
صورت ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی، اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] suratsāz ۱. سازندۀ صورت؛ صورتگر.۲. مصور؛ نقاش.