کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سازمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sāz[e]mān ۱. مجموع کارمندان، دستگاهها و شعب یک اداره یا بنگاه که به دستیاری همدیگر کارهای خود را با نظموترتیب انجام بدهند؛ تشکیلات.۲. طرز ساخت.۳. نظموترتیب.〈 سازمان دادن: (مصدر متعدی) نظموترتیب دادن.
-
جستوجو در متن
-
ارگانیزه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: organisé] 'orgānize سازماندادهشده.
-
فراماسون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: franc-maçon] (سیاسی) ferāmāson عضو سازمان یا جمعیت فراماسونری.
-
پرسنل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: personnel] personel مجموع کارمندان یک اداره یا یک سازمان.
-
یونیسف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: U.N.I.C.E.F، United Nations International Children's Emergency] yunisef سازمان وابسته به سازمان ملل متحد که هدفش کمک به بهداشت کودکان و مادران و آماده ساختن کودکان و جوانان برای کارهای سودمند است.
-
اونیفرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: uniforme] 'oniform لباس رسمی و متحدالشکل، اعضای یک سازمان یا گروه و امثال آنها.
-
بهداری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) behdāri سازمان یا ادارهای که به کارهای مربوط به بهداشت مردم رسیدگی میکند.
-
مارک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: marque] mārk نشان مخصوص که در بالای کاغذ مکاتبات و اسناد هر اداره یا سازمان چاپ میشود.
-
تشکیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taškil ۱. چیزی را شکل و صورت دادن.۲. درست کردن؛ ساختن.۳. سازمان دادن.
-
بنگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بنگه› bongāh ۱. خانه.۲. انبار.۳. جای دادوستد.۴. سازمان؛ مؤسسه.
-
ویزیتور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: visiteur] vizitor کسی که با مراجعه به افراد، سازمانها، یا ارگانهای مختلف برای فروش کالا یا خدمات یک مؤسسه تبلیغ میکند.
-
هواپیمایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] havāpeymāy(')i ۱. مربوط به هواپیما.۲. سازمان مسئول امور پرواز و مسائل مربوط به آن.
-
یونسکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: U.N.E.S.C.O، United Nations Educational Scientific and Cultural Organization] yunesko سازمان فرهنگی وابسته به سازمان ملل متحد که با کمک به صلح و امنیت ملل، افزایش احترام به عدالت، حکومت قانون، و حقوق انسانی، و آزادیهای اساسی در سال ...
-
آرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: arme] 'ārm علامت مخصوص یک کشور، حزب، مؤسسه، سازمان، اداره، و مانند اینها که بر هرچیز وابسته به آن نقش میبندد.