کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سادگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سادگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) sādegi ۱. ساده و بیپیرایه بودن؛ بیآلایش بودن.۲. [مجاز] سادهدلی.
-
جستوجو در متن
-
یکرویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] yekruy(')i بیریایی؛ سادگی.
-
ساده دلی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] sādedeli ۱. سادهدل بودن؛ سادگی و صداقت.۲. زودباوری.
-
خلوص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] xolus ۱. خالص بودن.۲. ساده و بیآلایش بودن.۳. پاکی و سادگی.
-
بچگانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) baččegāne ۱. مربوط به بچهها؛ مانند بچهها: سادگی بچگانه.۲. [عامیانه، مجاز] احمقانه: فکرهای بچگانه.۳. (قید) [عامیانه، مجاز] مانند بچهها؛ نسنجیده: بچگانه رفتار کردن.
-
خراسانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به خراسان) xorāsāni ۱. مربوط به خراسان: موسیقی خراسانی.۲. از مردم خراسان.۳. (ادبی) در ادبیات فارسی، سبکی که دارای ویژگیهایی چون سادگی الفاظ، روانی عبارات، خالی بودن مضامین از تخیلات دورازذهن، و مقید نبودن به صنایع بدیعی است، مانند ا...