کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از نی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sāxtekāčār ۱. ساخته و آماده؛ باسازوسامان؛ بسامان.۲. با آلات و ادوات آماده.
-
جستوجو در متن
-
نیی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به نی) [قدیمی] neyi آنچه از نی ساخته شده باشد؛ ساختهشده از نی.
-
حصیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] hasir فرشی که از نی یا برگ درخت خرما بافته شده است؛ بوریا.
-
زنبیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زنبیر› zambil سبد؛ سله؛ سبدی که از نی، ترکه، یا برگ درخت خرما بافته شده.
-
چغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹چیغ، چخ› [قدیمی] čeq ۱. پردۀ حصیری؛ پردهای که از نی یا چوبهای باریک درست کنند.۲. خانۀ کوچک ساخته شده از نی یا شاخۀ درخت.۳. لانۀ پرندگان.۴. خانهای که برای کبوتران خانگی در روی پشتبام میسازند.
-
نی پیچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) neypič نوعی نی انعطافپذیر قلیان که از تیماج یا پارچه و مفتول ساخته میشود و از نیهای چوبی درازتر است.
-
غیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] qiše ۱. گیاهی که از آن ریسمان، جوال، و حصیر میبافتند.۲. نی؛ برگ نی.
-
بیانک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] bayānak نوعی نی که از آن بوریا میبافتند.
-
نالین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) ‹نالی› [قدیمی] nālin از جنس نی؛ نیی؛ نیین.
-
شمشال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) šemšal سازی محلی از جنس فلز و از خانوادۀ نی.
-
نای
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nāy, nāδ] nāy ۱. (زیستشناسی) لولهای غضروفی که از گلو به پایین در جلوی مری واقع شده و هوا را به ششها میرساند؛ گلو؛ حلقوم؛ قصبةالریه.۲. (موسیقی) [قدیمی] یکی از آلات موسیقی که با دهان نواخته میشود؛ نی.〈 نای ترکی: (موسیقی) [قدیمی...
-
ساسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] sāsor نوعی نی باریک که از آن برای نوشتن قلم درست میکنند.
-
بوریا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بوریَّة، معرب، مٲخوذ از آرامی] buriyā فرشی که از نی شکافته میبافند؛ حصیر؛ بلاج.
-
نی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nai] ney ۱. (زیستشناسی) گیاهی با شاخههای راست، بلند، توخالی، و بندبند که در زمینهای مرطوب و باتلاقی میروید و برای پوشاندن سقف خانه و بافتن بوریا به کار میرود؛ نای؛ نال؛ نا.۲. (موسیقی) ساز بادی از ساقۀ گیاه نی یا چوب باریک و توخالی...