کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابق و لاحق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سابق الانعام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] sābeqol'en'ām منعم قدیم؛ ولینعمت دیرین.
-
سابق الحاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: سابقالحاجّ] [قدیمی] sābeqolhāj پیشرو حجاج؛ پیشرو کاروان حجاج.
-
سابق الذکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sābeqozzekr درپیشذکرشده؛ پیشگفتهشده.
-
جستوجو در متن
-
لاحق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] lāheq ۱. ویژگی چیزی یا کسی که بعد از چیز یا کس دیگر بیاید و به آن بپیوندد.۲. (ادبی) در بدیع، نوعی جناس که دو کلمه تنها در حرف اول اختلاف داشته باشند و این دو حرف متفاوت، قریبالمخرج نباشند، مانند رام و کام.