کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابقه داری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سابقه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] sābeqedār دارای سابقۀ خوب یا بد؛ باسابقه؛ پیشینهدار.
-
سابقه سالار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] sābeqesālār ۱. قافلهسالار؛ کاروانسالار؛ پیشرو کاروان.۲. پیشرو لشکر؛ سالار سپاه.۳. سرآغاز: ◻︎ سابقهسالار جهان قدم / مرسلهپیوند گلوی قلم (نظامی۱: ۳).