کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زین پوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زین پوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) zinpuš پوشاکی که بر روی زین اسب بکشند.
-
واژههای مشابه
-
زین افزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zin[']afzār ۱. زین و برگ؛ سازوبرگ ستور.۲. سلاح جنگ.
-
زین کوده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zinkude = زینکوهه
-
زین کوهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زینکوه، زینکوده› [قدیمی] zinkuhe برآمدگی جلو و عقب زین اسب؛ کوهۀ زین؛ قربوس زین.
-
زین گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) zingar کسی که زین اسب میسازد؛ زینساز؛ سراج.
-
جستوجو در متن
-
کفل پوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] kafalpuš پوششی که در زیر زین و بر روی کفل اسب میاندازند.