کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیردریایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیردریایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zirdaryāy(')i کشتی کوچک جنگی که هم روی آب و هم زیر آب حرکت میکند و کشتیهای دشمن را با پرتاب کردن اژدر غرق میکند؛ تحتالبحری.
-
جستوجو در متن
-
تحت البحری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به تحتالبحر) [عربی. فارسی] [منسوخ] tahtolbahri = زیردریایی
-
غواصه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: غوّاصَة، مؤنثِ غَوّاص] [قدیمی] qavvāse ۱. = غَواص۲. (اسم) زیردریایی.
-
پریسکوپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: périscope] (فیزیک) periskop دستگاهی برای دیدن اشیا و مناظری که در خط دید مشخص قرار ندارند، شامل تعدادی آیینه، عدسی، و منشور که با ترتیب ویژهای در درون یک لوله قرار گرفتهاند و بیشتر در زیردریاییها و تانکها کاربرد دارد.