کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیادتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هل من مزید
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله، اسم) [عربی] [قدیمی] halmenmazid آیا هیچ زیادتی هست؟ Δ هنگام خواستن چیزی به مقدار بیشتر به کار میرفته.
-
توفیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَوفیر] to[w]fir ۱. صرفهجویی.۲. (اسم) تفاوت.۳. افزونی؛ زیادتی؛ افزایش.۴. زیاد کردن؛ افزودن.۵. [قدیمی] زیاد کردن مال.۶. [قدیمی] سود؛ فایده.۷. [قدیمی] حق کسی را تماموکمال دادن.۸. [قدیمی] تمام کردن.
-
پیراستن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹پیراییدن، پیراهیدن› pirāstan ۱. برش دادن.۲. تراش دادن.۳. بریدن و کم کردن زیادتی و ناهمواری چیزی برای خوشنما گردانیدن آن، مثل بریدن شاخههای زائد درخت، یا زدن موی سر: ◻︎ روی گل سرخ بیاراستند / زلفک شمشاد بپیراستند (منوچهری: ۱۶۱)، ◻︎ سرو...