کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زُهد و توبه و طامات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طامات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طامّات] [قدیمی] tāmāt ۱. [جمعِ طامَّة] = طامه۲. (تصوف) اوراد و کرامات سالکان.۳. (تصوف) سخنان بیاصل و پریشان برخی صوفیان: ◻︎ به صدق و ارادت میان بسته دار/ ز طامات و دعوی زبان بسته دار (سعدی۱: ۵۵).
-
توبه شکن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] to[w]bešekan ۱. آنکه توبۀ خود را بشکند و دوباره مرتکب گناه شود.۲. آنچه سبب شکستن توبه شود.
-
انابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انابة] 'enābat ۱. (تصوف) رجوع از غفلت به ذکر. Δ گفتهاند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی.۲. (تصوف) فرار از خلق به سوی حق.۳. [قدیمی] بازگشتن به سوی خدا؛ توبه کردن؛ دست برداشتن از گناه؛ توبه.
-
متاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] matāb بازگشتن بهسوی حق؛ توبه و بازگشت از گناه.
-
تندم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tanaddom ۱. نادم شدن؛ پشیمان شدن.۲. توبه و پشیمانی.
-
استغفراللـه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= از خدا طلب آمرزش میکنم)] 'astaqferollāh ۱. در مقام توبه و استغفار گفته میشود: خدایا مراببخش، استغفرالله!.۲. در هنگام نفی و انکار گفته میشود؛ هرگز؛ خدا نکند: ◻︎ من رند و عاشق وآنگاه توبه / استغفراللّه استغفراللّه (حافظ: ۸۳۶...
-
تاثم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'assom خودداری کردن و بازایستادن از گناه و توبه کردن.
-
مقام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] maqām ۱. منزلت؛ رتبه؛ پایه؛ جایگاه.۲. جای اقامت.۳. (موسیقی) ترتیب قرار گرفتن فاصلههای پرده، نیمپرده، و ربع پرده میان نتهای هشتگانۀ یک گام.۴. (موسیقی) پرده.۵. (تصوف) [قدیمی] هریک از مراحل سیروسلوک که عبارتند از توبه، ورع، زهد، فقر، صب...
-
ودا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [سنسکریت] vedā کتاب مقدس هندوئیزم به زبان سنسکریت که پیش از مذهب بودایی وجود داشته و شامل دعاها و سرودهای مذهبی و عباراتی در توبه و استغفار است.
-
توبه کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] to[w]bekār کسی که از گناه پشیمان شود و از آن دست بردارد؛ توبهکننده.
-
برائت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: براءة، جمع: براءات] barā'at ۱. پاک بودن از عیب و تهمت.۲. تنفر.۳. تبرئه.۴. (اسم) توبه.
-
دین داری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dindāri دین داشتن؛ تدین؛ زهد و تقوا.
-
تدلیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tadlis ۱. پنهان کردن و پوشانیدن عیب چیزی.۲. عیب خود یا کالای خود را پنهان ساختن.۳. فریب دادن.۴. عوامفریبی.۵. (تصوف) فسق و فساد کردن در لباس زهد و تقوا؛ آراستن ظاهر به جامۀ زهد و پارسایی برای فریب دادن خلق؛ تظاهر به زهد و تقوا.
-
توبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَوبَة] to[w]be ۱. دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق؛ بازگشت و پشیمانی از گناه.۲. (اسم) نهمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۲۹ آیه؛ برائت؛ مخزیة؛ فاضحة؛ سیف. Δ این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشده است.〈 توبهٴ ن...
-
گنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹گنجا› [قدیمی] gonj ۱. گنجایش؛ ظرفیت؛ حجم؛ جاداد: ◻︎ در تصور ذات او را گنج کو/ تا درآید در تصور مثل او (مولوی: ۴۰)، ◻︎ ای تن من و ای رگ من پُر ز تو/ توبه را گنجا کجا باشد درو (مولوی: ۸۸۳).۲. توانایی؛ استعداد.