کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ زاهد] zohhād = زاهد
-
جستوجو در متن
-
دراعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: درّاعَة] [قدیمی] dor[r]ā'e ۱. جامهای که جلوی آن باز باشد؛ جبه؛ قبا.۲. جامۀ بلندی که مشایخ و زهاد بر تن میکنند.
-
نفس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: نُفوس] nafs ۱. حقیقت هر چیز.۲. جان.۳. [قدیمی] تن؛ جسد؛ شخص انسان.۴. [قدیمی] خون.〈 نفس اماره: (فلسفه) نفس شیطانی که انسان را به هواوهوس و کارهای ناشایسته وامیدارد.〈 نفس لوامه: (فلسفه) [قدیمی] نفس ملامتکننده که انسان را ا...