کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زعفرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زعفرانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به زعفران) [عربی. فارسی] za'fe(a)rāni ۱. رنگی شبیه رنگ زعفران؛ زرد.۲. (صفت نسبی) به رنگ زعفران.۳. (صفت نسبی) دارای زعفران: کباب زعفرانی.
-
جستوجو در متن
-
مزعفر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moza'far ۱. زعفرانی؛ زردرنگ.۲. طعامی که آن را با زعفران خوشبو و رنگین کرده باشند؛ خوراکی که در آن زعفران ریخته باشند.