کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زحر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
زهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: zahr] zahr ۱. داروی کشنده؛ هر دارویی که جانداری را هلاک کند؛ سم.۲. مادهای که از نیش برخی حشرات مانند زنبور، مار، عقرب، و امثال آنها تراوش میکند.
-
ظهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] zahr پشت.
-
ظهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [عربی] zohr میانۀ روز؛ نیمروز.