کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبهر
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] zebhar بیزاری پدر و مادر از فرزند.〈 زبهر کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] عاق کردن فرزند.
-
جستوجو در متن
-
هوید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] hoveyd ۱. جهاز شتر: ◻︎ تو هنوز از راه رعنایی زبهر لاشهای / گاه در نقش هویدی گاه در رنگ مهار (سنائی۲: ۱۳۰).۲. تکۀ نمد که گرداگرد کوهان شتر میگذارند؛ نمدزین.