کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاهدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زاهدانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] zāhedāne مانند زاهدان.
-
جاه جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب. فارسی] ‹جاهجوی› [قدیمی] jāhju =جاهطلب: ◻︎ بر زمین زن صحبت این زاهدان جاهجوی / مشتریصورت ولی مریخسیرت در نهان (خاقانی: ۳۲۷).
-
زاویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زاویَة] zāviye ۱. (ریاضی) فضای میان دو خط یا دو سطح متقاطع.۲. [مجاز] طرز نگرش به چیزی؛ دیدگاه.۳. کنج؛ گوشه.۴. [قدیمی] عبادتگاه زاهدان و صوفیان؛ خانقاه.۵. [قدیمی] اتاقی در خانقاه برای ذکر گفتن یا نماز خواندن.۶. [قدیمی] محل زندگی؛ خانه.۷. ...