کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاني پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] zāni زناکننده؛ زناکار؛ کسی که از راه حرام با جنس مخالف خود مقاربت کند.
-
جستوجو در متن
-
پلیدازار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] palid[']ezār زناکار؛ زانی؛ زانیه.
-
لکانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نکانه، لکامه› [قدیمی] lakāne ۱. تکۀ رودۀ گاو یا گوسفند که آن را از گوشت سرخکرده یا پیه پر کرده باشند؛ زونج؛ زویج؛ زونج: ◻︎ چو خر بیخرد زآنی اکنون که آنگه / بهمزد دبستان خریدی لکانه (ناصرخسرو: ۴۱).۲. آلت تناسل مرد.