کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاغه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زاغه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زاغد، زاغذ› zāqe ۱. [مجاز] خانۀ کوچک و محقر فقرا که معمولاً در حاشیۀ شهر قرار دارد.۲. محل نگهداری حیوانات اهلی؛ آغل.
-
جستوجو در متن
-
زاغد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zāqad = زاغه
-
انگروا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انگرو، انگژوا› [قدیمی] 'ange(a)rvā جایی که گوسفندان در آن بخوابند؛ زاغه؛ آغل.
-
کشکرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kaškarak زاغهپیسه؛ کلاغپیسه؛ عقعق؛ عکه.