کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاج آهن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زاج سور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zājsur مهمانی و سوری که در روز حمام رفتن زن زائو میدهند: ◻︎ خزائن تهی شد در آن زاجسور / درونها پر آمد ز عیش و سرور (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۴).
-
جستوجو در متن
-
سولفات دوفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sulfate de fer] (شیمی) sulfātdofer ترکیب اسید دوفر و جوهرنمک؛ سولفات آهن؛ زاج سبز.
-
زنگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zangār ۱. مادهای سمّی به رنگ سبز که از عمل اسیداستیک در سطح مس به وجود میآید؛ اکسید مس.۲. [قدیمی] زنگ آهن.〈 زنگار معدنی: (شیمی) [قدیمی] زاج سبز.