کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریم آهن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریم آهن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] rim[']āhan چرک آهن؛ آنچه از آهن پس از گداختن در کوره باقی میماند یا هنگام چکش زدن از آن میریزد.
-
واژههای مشابه
-
ریم آهنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ریمآهنج› [قدیمی] rim[']āhang ۱. آنچه با آن چرک چیزی را پاک کنند.۲. دارویی که برای معالجۀ زخم، جراحت، و پاک کردن ریم زخم به کار میبرند.
-
جستوجو در متن
-
داشخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹داشخال› [قدیمی] dāšxār چرک آهن؛ ریمآهن؛ زنگ آهن.
-
سنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] seni ۱. آهن.۲. ریم آهن.۳. سینی.
-
بخجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] baxjad ۱. ریم؛ چرک.۲. ریم آهن؛ آنچه پس از گداختن در کوره میماند.
-
نخجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نخچد، نخچند› [قدیمی] naxjad ۱. آهن.۲. ریمآهن.۳. سنگ سخت.