کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ریه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رِئَة] (زیستشناسی) riye هریک از دو عضو اصلی تنفس در بدن پستانداران که داخل قفسۀ سینه قرار دارد؛ شُش؛ جگرسفید.
-
جستوجو در متن
-
نفث الدم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] nafsoddam خارج شدن خون با اخلاط از ریه؛ خونریزی ریه.
-
بازدم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bāzdam هوایی که از ریه خارج میشود؛ زفیر.
-
ریوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی؛ منسوب به ریه) [عربی: رئَویّ] riyavi مربوط به ریه: بیماری ریوی.
-
ها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) hā هوای گرمی که از ریهها خارج میشود.
-
دم نگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) damnegār تنفسنگار؛ دستگاهی که حرکات ریهها را ثبت میکند؛ اسپیروگراف.
-
زفیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] zafir خارج شدن هوا از ریه؛ دم برآوردن؛ خارج کردن نفس؛ بازدم.
-
سینه درد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) sinedard دردی که در هر قسمت سیستم تنفس به ویژه ریهها احساس شود.
-
شقشقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شقشقَة، جمع: شَقاشِق] [قدیمی] šeqšeqe چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان و مستی و بانگ کردن از دهان خود خارج میکند.
-
تنفس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] (زیستشناسی) tanaffos نفس کشیدن؛ دَم زدن؛ جذب اکسیژن و دفع دیاکسیدکربن بهوسیلۀ ریه.〈 تنفس مصنوعی: (پزشکی) حرکاتی که با دست یا بهوسیلۀ اسباب به ریههای کسی که در اثر غرق شدن یا عارضۀ دیگری نفسش قطع شده باشد داده میشود تا هوا...
-
برنش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bronche] (پزشکی) bo(e)ronš هریک از دو شاخهای که از انتهای نای منشعب شده و هوای دم را به دو ریه میرسانند؛ نایژه.
-
تنفس سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (پزشکی) tanaffossanj دستگاهی برای اندازهگیری قوۀ تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش شُشها؛ اسپیرومتر.
-
نایژک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) nāyžak هریک از لولههای بسیار باریک که در داخل ریه در انتهای نایژه قرار دارند.
-
اسپیرومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: spiromètre] (پزشکی) 'espirometr وسیلهای برای اندازهگیری نیروی تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش ششها؛ دَمسنج؛ تنفسسنج.