کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِّفْدُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rafd ۱. عطا کردن؛ بخشش کردن.۲. یاری کردن؛ کمک کردن.
-
رفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] refd ۱. عطا.۲. کمک؛ یاری.۳. قدح بزرگ؛ کاسۀ بزرگ.
-
واژههای همآوا
-
رفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rafd ۱. عطا کردن؛ بخشش کردن.۲. یاری کردن؛ کمک کردن.
-
رفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] refd ۱. عطا.۲. کمک؛ یاری.۳. قدح بزرگ؛ کاسۀ بزرگ.