کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روسیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روسیاه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹روسیَه› rusiyāh ۱. کسی که چهرهاش سیاه باشد.۲. [مجاز] عاصی؛ گناهکار.
-
جستوجو در متن
-
روسفید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹روسپید› [مجاز] rusefid ۱. درستکار؛ بیگناه.۲. [مقابلِ روسیاه] سرفراز؛ موفق.
-
سیاه رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹سیاهروی، سیهرو› [قدیمی] siyāhru ۱. کسی که چهرهاش سیاه باشد.۲. [مجاز] عاصی؛ گناهکار.۳. رسوا.۴. شرمنده. * روسیاه.