کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روسي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
روسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به روس، کشوری در شمال آسیا و شرق اروپا) rusi ۱. مربوط به روسیه.۲. از مردم روسیه: دانشمندان روسی.۳. تهیهشده در روسیه: خودروهای روسی.۴. زبانی از شاخۀ زبانهای بالتوـ اسلاوی که در روسیه بدان تکلم میکنند.
-
جستوجو در متن
-
سالدات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: soldat] [منسوخ] sāldāt سرباز، بهویژه سرباز روسی.
-
موژیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] [منسوخ] mužik مرد روستایی روسی.
-
ارس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] 'oros ۱. روسیه.۲. از مردم روسیه؛ روسی.
-
ودکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] vodka نوعی نوشابۀ حاوی الکل مخلوط با آب. Δ مخترع آن روسی بوده. وی الکل را با آب مخلوط کرد و آن را در مخزنی که درست کرده بود چند بار از خاک زغال عبور داد.
-
ارسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ارس [= روسی]) [روسی. فارسی] 'orosi ۱. مربوط به روسیه.۲. تهیهشده در روسیه؛ روسی.۳. (اسم) نوعی کفش پاشنهدار مردانه یا زنانه.۴. (اسم) نوعی در یا پنجره با شیشههای مشبک رنگی که رو به حیاط باز میشد.
-
اسلاو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: slave] 'eslāv ۱. شاخهای از اقوام هندواروپایی، شامل روسها، لهستانیها، چکها، کرواتها، و اسلوونها.۲. زبانی از خانوادۀ زبانهای هندواروپایی، از شاخۀ بالتو ـ اسلاوی، شامل زبانهای روسی، اوکراینی، بلغاری، و لهستانی.