کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روسفید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روسفید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹روسپید› [مجاز] rusefid ۱. درستکار؛ بیگناه.۲. [مقابلِ روسیاه] سرفراز؛ موفق.
-
جستوجو در متن
-
سپیدرو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ سیهروی] ‹سپیدروی، سفیدرو› [قدیمی] sepidru ۱. آنکه چهرهای سفید و درخشان دارد؛ روسفید؛ سپیدرخ؛ سپیدچهره.۲. [مجاز] مردم نیکوکار.۳. [مجاز] سربلند؛ سرفراز.