کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روده کرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
راست روده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) rāstrude قسمت آخر رودۀ بزرگ که به مقعد ختم میشود؛ رودۀ راست؛ رودۀ مستقیم.
-
روده دراز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] rudederāz کسی که بسیار حرف میزند؛ پرحرف؛ پرگو.
-
روده درازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عامیانه، مجاز] rudederāzi پرحرفی؛ پرگویی.
-
روده شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹رودهشوی› (پزشکی) rudešu وسیلهای با لولۀ لاستیکی برای شستشوی معده.
-
جستوجو در متن
-
چرغند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چرغنده، جرغند› [قدیمی] čarqand تکههای پاککردۀ رودۀ گوسفند که با گوشت و جگر و چربی پر کرده و پخته باشند؛ جگرآغند؛ جگرآکند.
-
جگرآگند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جکرآکنده، جگرآگنده، جگرآجنج› [قدیمی] jegar[']āgand تکههای پاککردۀ رودۀ گوسفند که با گوشت یا جگر و چربی پر کرده و پخته باشند؛ جرغند؛ چرغند؛ چرغنده.
-
لکانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نکانه، لکامه› [قدیمی] lakāne ۱. تکۀ رودۀ گاو یا گوسفند که آن را از گوشت سرخکرده یا پیه پر کرده باشند؛ زونج؛ زویج؛ زونج: ◻︎ چو خر بیخرد زآنی اکنون که آنگه / بهمزد دبستان خریدی لکانه (ناصرخسرو: ۴۱).۲. آلت تناسل مرد.