کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: rôle] rol ۱. نقشی که بازیگر در تئاتر یا سینما بر عهده دارد.۲. ابزاری در اتومبیل که راننده پشت آن مینشیند و بهوسیلۀ آن اتومبیل را به هرطرف که بخواهد میراند؛ فرمان.۳. واحدی برای شمارش آنچه بهصورت استوانهای پیچیده شده باشد: رل کاغ...
-
جستوجو در متن
-
فرمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: farmān، جمع: فرامین] ‹پرمان› farmān ۱. امر؛ دستور.۲. حُکمی که از جانب شخص بزرگ صادر شود؛ حُکم.۳. وسیلهای دایرهایشکل برای هدایت خودرو؛ رل.〈 فرمان بردن: (مصدر لازم) [مجاز] اطاعت کردن.〈 فرمان راندن: (مصدر لازم) [مجاز] حکومت کر...