کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رقبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رقبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رقبَة] [قدیمی] raqabe ۱. [جمع: رِقاب] گردن.۲. [جمع: رقبات] [مجاز] ملک و زمینی که به کسی داده میشود که تا عمر دارد از آن بهره و فایده ببرد.
-
واژههای همآوا
-
رغبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رَغبة] re(a)qbat میل؛ اراده؛ آرزو.〈رغبت داشتن: (مصدر لازم) میل داشتن؛ مایل بودن.〈رغبت کردن: (مصدر لازم) رغبت داشتن؛ میل داشتن.
-
جستوجو در متن
-
رقاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رَقَبَة] [قدیمی] reqāb = رقبه
-
رقبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رَقَبَة] [قدیمی] raqabāt = رقبه