کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفت و روب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
روب
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ روبیدن و رُفتن) rub ۱. = رُفتن۲. روبنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جاروب، خاکروب، خانهروب.
-
خانه روب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xānerub پاککننده و تمیزکنندۀ خانه.
-
خاک روب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] xākrub ۱. آنکه خاک و آشغال را از زمین میروبد و پاک میکند؛ رفتگر.۲. (اسم) جاروب: ◻︎ گر چنین جلوه کند مغبچهٴ بادهفروش / خاکروب در میخانه کنم مژگان را (حافظ: ۳۴).