کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفتگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رفتگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) roft[e]gar مٲمور شهرداری که کارش جاروب کردن خیابانها و کوچهها است؛ سپور.
-
جستوجو در متن
-
سپور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] [عامیانه] sopur مٲمور شهرداری که خیابانها و کوچهها را جاروب میکند؛ رفتگر.
-
کناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [منسوخ] kannās ۱. رفتگر؛ جاروبکش؛ زبالهکش.۲. کسی که کارش تخلیۀ چاه مستراح است.
-
خاک روب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] xākrub ۱. آنکه خاک و آشغال را از زمین میروبد و پاک میکند؛ رفتگر.۲. (اسم) جاروب: ◻︎ گر چنین جلوه کند مغبچهٴ بادهفروش / خاکروب در میخانه کنم مژگان را (حافظ: ۳۴).