کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رغبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رغبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رَغبة] re(a)qbat میل؛ اراده؛ آرزو.〈رغبت داشتن: (مصدر لازم) میل داشتن؛ مایل بودن.〈رغبت کردن: (مصدر لازم) رغبت داشتن؛ میل داشتن.
-
جستوجو در متن
-
صغو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] saqv میل؛ رغبت.
-
تشهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tašahhi میل و رغبت داشتن به چیزی؛ آرزومند چیزی شدن.
-
راغب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] rāqeb رغبتکننده؛ خواهان؛ مایل.
-
شراب زده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [عربی. فارسی] [قدیمی] šarābzade کسی که شراب بسیار خورده و دیگر رغبت به آن ندارد؛ میزده.
-
ترغیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tarqib راغب کردن؛ بهرغبت آوردن؛ خواهان کردن.
-
شوق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شَوق، جمع: اَشواق] šo[w]q ۱. برانگیختن به عشق و محبت؛ میل و رغبت فراوان.۲. (تصوف) رغبت سالک برای وصول.
-
مطمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مطامع] [قدیمی] matma' چیزی که به آن طمع کنند؛ آنچه مورد طمع و رغبت واقع شود؛ مورد حرص و آز.
-
نظرباز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] nazarbāz کسی که رغبت بسیار به دیدن چهرۀ زیبارویان دارد.
-
بالطوع والرغبه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: بالطَّوعوالرَّغبَة] [قدیمی] betto[w]'evarraqbe بهطوع و رغبت؛ باطیب خاطر؛ از روی میل؛ بهدلخواه.
-
گرایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹گراهش› gerāyeš ۱. قصد؛ آهنگ.۲. تمایل؛ میل و رغبت.
-
گراینده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ge(a)rāyande ۱. آهنگکننده.۲. رغبتکننده.
-
شهوت انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] šahvat[']angiz آنچه میل و رغبت و شهوت شخص را برانگیزاند؛ برانگیزندۀ شهوت.
-
شهوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شهوة، جمع: شَهَوات] šahvat ۱. چیزی را دوست داشتن و رغبت شدید به آن داشتن.۲. جنبش نفس در طلب لذت و آنچه دوست دارد؛ خواهش نفس؛ میل و رغبت به درک لذت.۳. میل به جماع.