کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رعایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رعایا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رعیَّة] ro(a)'āyā = رعیت
-
جستوجو در متن
-
ایلجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹الجار› [قدیمی] 'iljār اجتماع عدۀ بسیاری از رعایا برای انجام دادن کاری.
-
ملوک الطوایف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ملوکالطّوائف] [منسوخ] molukottavāyef مالکان و سران عشایر که بر رعایا و طوایف زیردست خود فرمانروایی کنند.
-
سرغو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] sarqu در دورۀ آققویونلو، نوعی عوارض که از رعایا دریافت میشد.
-
فئودال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: féodal] (جامعهشناسی) fe'odāl ۱. زمیندار بزرگ، بهویژه در اروپای قرون وسطی که از دسترنج کشاورزان و رعایا بهرهبرداری میکرد.۲. خان؛ ارباب.
-
ملوک الطوایفی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ملوکالطوایف) [عربی. فارسی] molukottavāyefi ویژگی نظام حکومتی فرمانروایی و حکمرانی مالکان بزرگ و سران عشایر بر رعایا و طوایف زیردست خود.
-
صاحب جمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] sāhebjam' ۱. در دورۀ مغول، مٲمور جمعآوری مالیات که مالیات رعایا را بهاقساط وصول میکرد.۲. در دورۀ صفویه تا قاجار، کسی که مسئول ضبط و نگهداری نوعی اموال دیوانی بود: صاحبجمع آبدارخانه، صاحبجمع جباخانه، صاحبجمع خزانه.