کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رشوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رشوة] [قدیمی] re(o)švat = رشوه
-
جستوجو در متن
-
بلکفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بلکفده، بلکفت، بلکفته، برکند، برگند، بدکند› [قدیمی] bolkafd ۱. رشوه؛ رشوت.۲. پولی یا چیزی که به قاضی میدهد که حکمی ناحق بدهد.
-
پاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: pārak] pare ۱. جزء و قسمتی از چیزی؛ قطعه؛ تکه.۲. (صفت) دریده؛ شکافته.۳. (صفت) بریده یا گسیخته.۴. [قدیمی] پینه که بر جامه بدوزند.۵. [قدیمی] رشوه؛ رشوت: ◻︎ هرآنجا که پاره شد از در درون / شود استواری ز روزن برون (عنصری: ۳۶۰).〈 پارهپا...