کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحم بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی رحم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] birahm ۱. سنگدل.۲. ظالم؛ ستمکار.
-
جستوجو در متن
-
جفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) joft ۱. واحد شمارش برخی چیزهایی که بهصورت دوتایی کاربرد دارد: یک جفت جوراب.۲. دو عدد از چیزی یا کسی.۳. (صفت) [مقابلِ طاق] زوج.۴. زن یا شوهر؛ همسر.۵. دو حیوان نروماده که با یکدیگر جفتگیری میکنند.۶. (صفت) [عامیانه، مجاز] دو چیز برابر و مانند ه...